حاتم اصمحاتِم اَصَمّ، زاهد ، محدّث حنفی مذهب و صوفی مشهور قرن سوم در خراسان است. ۱ - کنیهکنیه او در بیشتر منابع ابوعبدالرحمان ذکر شدهاست. [۱]
محمد بن حسین سلمی، طبقات الصوفیة، ج۱، ص۹۱، چاپ نورالدین شریبه، حلب ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۲]
ابونعیم اصفهانی، حلیةالاولیاء و طبقات الأصفیاء، ج۸، ص۷۳، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
گفته اند که او ناشنوا نبود، ولی به سبب حادثهای تظاهر به کربودن کرد و به همین دلیل به اصمّ معروف گردید. [۳]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالةالقشیریة، ج۱، ص۳۹۳، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطهجی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
[۴]
ابنخلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان، ج۲، ص۲۸.
۲ - تاریخ و مکان تولدتاریخ ولادت حاتم مشخص نیست. وی در بلخ زاده شد. [۵]
ابنخلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان، ج۲، ص۲۶.
۳ - روایت کردن۳.۱ - روایت کردن از این افرادحاتم احادیثی را از قول شقیق بلخی ، شداد بن حکیم، عبداللّه بن مقدام، رجاء بن مقدام، سعید بن عبداللّه ماهیانی، [۶]
سمعانی، الانساب، ج۱، ص۱۸۱.
[۷]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۱، ص۲۵۳، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
[۸]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ص۱۱۸، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۲۳۱ـ۲۴۰ ه، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۹]
صفدی، اعیان العصر، ج۱۱، ص۲۳۳.
سعید بن عباس، ابوعلی سقاء و ابوعثمان صوفی [۱۰]
ابنابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل، ج۳، ص۲۶۰، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.
روایت میکردهاست.۳.۲ - روایت کردن این افراد از ویافرادی نیز از جمله ابوعبداللّه خوّاص، ابوجعفر هروی، [۱۱]
سمعانی، الانساب، ج۱، ص۱۸۱.
عبداللّه بن سهل رازی، احمد بن خضرویه، محمد بن فارِس، [۱۲]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ص۱۱۹، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۲۳۱ـ۲۴۰ ه، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
و محمد بن حسین اَزدی [۱۳]
محمد عبدالرووف بن تاج العارفین مُناوی، طبقات الصوفیة: الکواکب الدُّرّیة فی تراجم السادةالصوفیة، ج۲، ص۲۰۰، چاپ محمد ادیب جادر، بیروت ۱۹۹۹.
حدیث از او شنیده و روایت کرده اند.۴ - استادحاتم شاگرد شقیق بلخی بود. [۱۴]
عبداللّه بن محمد انصاری، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۸۶، چاپ محمدسرور مولائی، تهران ۱۳۶۲ش.
[۱۵]
محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۲۹۵، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
۵ - شاگرداناحمد بن خَضرَویه بلخی [۱۶]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالةالقشیریة، ج۱، ص۳۹۳، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطهجی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
[۱۷]
علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۱۷۵، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ش.
و سعد بن محمد رازی [۱۸]
محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۲۹۶، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
از شاگردان او بودند.ابوتراب نخشبی و سعید بن عباس صیرفی و حسن بن سقاء نیز با او مصاحبت داشتند و درباره او حکایاتی نقل کرده اند. [۱۹]
صفدی، اعیان العصر، ج۱۱، ص۲۳۳.
۶ - شخصیتابوبکر ورّاق او را لقمان امت خوانده [۲۰]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۹، ص۱۵۳.
[۲۱]
محمد بن احمد ذهبی، کتاب دولالاسلام، ج۱، ص۱۰۴، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۴ـ ۱۳۶۵.
و جنید بغدادی او را، به سبب صدق و اخلاص بی نظیرش، صِدّیق زمانه لقب دادهاست. [۲۲]
علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۱۷۵، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ش.
[۲۳]
محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۲۹۵، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
۷ - شرکت در جنگهاحاتم اصم در برخی از جنگهای خلفای عباسی ، از جمله جنگ با ترکان ، شرکت داشتهاست. او در این جنگها با ابوتراب نخشبی و شقیق بلخی همراه بود. [۲۴]
محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، ج۱، ص۳۹۸، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۶۷ش.
[۲۵]
محمد بن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۹، ص۳۱۴، چاپ شعیب أرنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
گفته اند که وی در بغداد با احمد بن حنبل دیدار کرد و در مباحثات و مجادلاتی که باهم داشتند، احمد بن حنبل از قدرت حاتم اصم در اسکات خصم و از عقل و درایت وی متعجب شد و او را مدح و تمجید نمود. [۲۶]
ابونعیم اصفهانی، حلیةالاولیاء و طبقات الأصفیاء، ج۸، ص۸۲، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
[۲۷]
ابنجوزی، المنتظم فی تاریخالملوک و الامم، ج۱۱، ص۲۵۴، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
۸ - اعتقاد و تفکرمحور اصلی اقوال او توکل و اخلاص و معرفت، زهد و ریاضت و کنارهگیری از خلق است [۲۸]
ابونعیم اصفهانی، حلیةالاولیاء و طبقات الأصفیاء، ج۸، ص۷۷، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
[۲۹]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ص۱۱۹، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۲۳۱ـ۲۴۰ ه، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱
. [۳۰]
ابنمُلَقَّن، طبقات الاولیاء، ج۱، ص۱۷۸، چاپ نورالدین شریبه، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۴.
داستانهای بسیاری در شرح حال وی نقل شده که همه حاکی از نوعی توکل افراطی و مخالفت با هرگونه خواست و اراده انسانی در برآوردن حوایج طبیعی است [۳۱]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالةالقشیریة، ج۱، ص۲۶۲، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطهجی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
[۳۲]
محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء،ص۲۹۶، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش
.از آن جمله است داستان توکل او در خصوص نفقه و روزی [۳۳]
ابونعیم اصفهانی، حلیةالاولیاء و طبقات الأصفیاء، ج۸، ص۷۹، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
[۳۴]
ابنجوزی، صفةالصفوة، ج۴، ص۱۶۲، چاپ محمود فاخوری و محمد رواس قلعهجی، حلب ۱۳۸۹ـ۱۳۹۳/۱۹۶۹ـ۱۹۷۳.
که سنایی [۳۵]
مجدود بن آدم سنایی، کتاب حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه، ج۱، ص۱۱۷، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، (تهران ۱۳۲۹ش).
نیز آن را به نظم درآوردهاست.اولین بار حاتم اصطلاح «موتات اربع» را به کار برد، که بر اندیشه صوفیان بعدی تأثیر بسیار برجا نهاد. [۳۶]
سعاد حکیم، المعجمالصوفی، ج۱، ص۱۰۳۰، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
به عقیده حاتم، شرط ورود به مذهب تصوف، اختیار کردن چهار نوع مرگ است: موت اَبیض که گرسنگی است، موت اَسوَد که تحمل آزار و اذیت خلق است، موت احمر که مخالفت با هواهای نفسانی است و موت اَخضَر که جامه مرقع پوشیدن است [۳۷]
محمد بن حسین سلمی، طبقات الصوفیة، ج۱، ص۹۳، چاپ نورالدین شریبه، حلب ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۳۸]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالةالقشیریة، ص۳۹۴، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطهجی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸
.هجویری [۳۹]
علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۴۲۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ش.
در تبیین مسئله ایمان و اختلاف میان مشایخ صوفیه در این باب، حاتم اصم را جزو گروهی قرار دادهاست که ایمان را عبارت از قول و تصدیق میدانستند.۹ - وفاتحاتم اصم در ۲۳۷، در عصر متوکل عباسی [۴۰]
محمد بن احمد ذهبی، العبر فی خبر من غبر، ج۱، ص۳۳۳، چاپ محمدسعید بن بسیونی زغلول، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۴۱]
ابنکثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج۱۰، ص۳۱۵ـ۳۱۷، (قاهره) ۱۳۵۱ـ۱۳۵۸.
در حومه واشَجَرْد، از قرای ماوراءالنهر و اطراف ترمذ [۴۲]
یاقوت حموی، معجم البلدان، ذیل «واشَجَرْد».
درگذشت. [۴۳]
ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۱، ص۲۵۵، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
[۴۴]
ابنعماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۲، ص۸۷.
از وی دو اثر باقی ماندهاست: ثمانی مسائل (موجود در کتابخانه فاتح ترکیه، به شماره ۲/۴۴۹۴) و الفوائد و الحکایات و الاخبار (موجود در کتابخانه ظاهریه دمشق، مجموعه شماره ۱۳/۹۴). ۱۰ - فهرست منابع(۱) ابن ابیحاتم، کتاب الجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت. (۲) ابنجوزی، صفةالصفوة، چاپ محمود فاخوری و محمد رواس قلعه جی، حلب ۱۳۸۹ـ۱۳۹۳/۱۹۶۹ـ۱۹۷۳. (۳) ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲. (۴) ابنخلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان. (۵) ابنعماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب. (۶) ابنکثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، (قاهره) ۱۳۵۱ـ۱۳۵۸. (۷) ابنمُلَقَّن، طبقات الاولیاء، چاپ نورالدین شریبه، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۴. (۸) ابونعیم اصفهانی، حلیةالاولیاء و طبقات الأصفیاء، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷. (۹) عبداللّه بن محمد انصاری، طبقات الصوفیه، چاپ محمدسرور مولائی، تهران ۱۳۶۲ش. (۱۰) سعاد حکیم، المعجمالصوفی، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۱۱) خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی. (۱۲) محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۲۳۱ـ۲۴۰ ه، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱. (۱۳) محمد بن احمد ذهبی، سیراعلامالنبلاء، چاپ شعیب أرنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/۱۹۸۱ـ۱۹۸۸. (۱۴) محمد بن احمد ذهبی، العبر فی خبر من غبر، چاپ محمدسعید بن بسیونی زغلول، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. (۱۵) محمد بن احمد ذهبی، کتاب دول الاسلام، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۴ـ ۱۳۶۵. (۱۶) محمد بن حسین سلمی، طبقات الصوفیة، چاپ نورالدین شریبه، حلب ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۱۷) سمعانی، الانساب. (۱۸) مجدود بن آدم سنایی، کتاب حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، (تهران ۱۳۲۹ش). (۱۹) صفدی، اعیان العصر. (۲۰) محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۶۷ش. (۲۱) محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش. (۲۲) عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالةالقشیریة، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطهجی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸. (۲۳) محمد عبدالرووف بن تاج العارفین مُناوی، طبقات الصوفیة: الکواکب الدُّرّیة فی تراجم السادةالصوفیة، چاپ محمد ادیب جادر، بیروت ۱۹۹۹. (۲۴) علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ش. (۲۵) یاقوت حموی، معجم البلدان. ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حاتم اصم»، شماره۵۶۳۶. |